دومینو به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی :
در خانه را پشت سر خودش بست و به طرف ماشینش رفت. سهند گفته بود باید یک مدتی از اینجا برود؛ اما زود بر میگردد... خیلی زود! گفت وقتی برگردد قطعا ازدواج میکنند چون مشکلاتش حل میشوند. گفته بود اموالش را که بگیرد قطعا بر میگردد و ازدواج میکنند. بارها ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مهشید
00وای منوچهررررر😯خیلی عجیبه!!!یعنی در کمال آرامش حرف میزنه ولی آدمو میسوزونه